خودروسازان

صنعت خودرو با مدل جدید قیمت‌گذاری باید به سمتی حرکت کند که افزایش تولید داشته باشد و نیاز بیش از یک‌میلیونی بازار خودرو را پوشش دهد.

به گزارش «اخبار خودرو»،صنعت خودرو با مدل جدید قیمت‌گذاری باید به سمتی حرکت کند که افزایش تولید داشته باشد و نیاز بیش از یک‌میلیونی بازار خودرو را پوشش دهد. در این راستا اما بسیاری معتقدند ادامه این روند، ورشکستگی خودروسازان را به‌وجود خواهد آورد، مگر آن‌که اطلاعاتی که از وضعیت بد خودروسازان منتشر می‌شود، کذب باشد. صنعت خودرو در این شرایط نیازمند توجه ویژه‌ای است. در صورت بی‌توجهی به این صنعت، شاهد ورشکستگی زنجیروار در آن خواهیم بود. صنایع قطعه‌سازی وابسته‌به تولید خودرو در کشور هستند و ورشکستگی خودروسازان، ورشکستگی قطعه‌سازان را درپی خواهد داشت. درهمین‌زمینه با امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو به گفت‌وگو پرداختیم. وی معتقد است هر روشی که بتواند قیمت را منطقی کند یا حداقل در چارچوب منطق اقتصاد عمل کند، می‌تواند در این شرایط به‌کار بیاید.

وضعیت خودروسازی‌ها را باتوجه به شرایط جدید قیمت‌گذاری چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
با اعدادی که برای خودروها اعلام شده است، من فکر می‌کنم خودروسازان نمی‌توانند ادامه دهند. براساس اطلاعاتی که در رسانه‌ها و سامانه‌ کدال و بورس منتشر می‌شود، خودروسازان دیگر چیزی برای تجدید ارزیابی هم ندارند. تنها راه باقیمانده فروش اموال آن‌هاست. به نظر من با این شرایط خودروسازان نمی‌توانند ادامه دهند. این مطالب را به‌عنوان یک کارشناس بیان می‌کنم ولی ممکن است اعداد و ارقامی واقعی وجود داشته باشد که من از آن بی‌خبرم. یعنی امکان دارد خودروسازان برخی مطالب را شفاف اعلام نکرده باشند! کمااین‌که دیگر برای خودروسازان چیزی باقی نمانده است. دفعه پیش 30هزارمیلیاردتومان تجدید ارزیابی کردند اما این‌بار چه خواهند کرد.

 چه راهی برای برون‌رفت از این شرایط وجود دارد؟
هر روشی که بتواند قیمت را منطقی یا حداقل در چارچوب منطق اقتصاد عمل کند، می‌تواند در این شرایط به کار بیاید. به‌نظرمن مفهوم بازار و فروش در حاشیه بازار بهترین روش است. هرچند این روش یک مدت تنش ایجاد می‌کند اما این تنش درنهایت از بین می‌رود. با انجام این روش خودروساز سود فراوانی به‌دست می‌آورد و می‌تواند زیان‌های قبلی خود را از بین ببرد و روی قطعه‌سازی سرمایه‌گذاری کند. حالا می‌گویند این روش هیجان زیادی به بازار وارد می‌کند اما حداقل کاری که شورای رقابت باید انجام می‌داد این بود که قیمت‌های واقعی را درنظر می‌گرفت.

 چرا شرایط به این سمت حرکت کرده که اصولا فضای بین مسئولان و خودروسازان به‌گونه‌ای‌ است تا اعتماد مردم به خودروساز خدشه‌دار شود؟
در شرایطی هستیم که همدیگر را متهم می‌کنیم. چرا چنین قیمتی از شورای رقابت بیرون آمده است و بسیاری می‌گویند با این قیمت‌ها خودروسازان ورشکست می‌شوند اما شورای رقابت چنین اعتقادی ندارد. چون کارشناسان براساس برخی ارقام صحبت می‌کنند اما آن‌ها این اعداد را قبول ندارند. یعنی من به‌عنوان کارشناس براساس اعداد موجود در سامانه کدال می‌گویم که ورشکست می‌شوند اما آن‌ها ظاهرا اعداد دیگری دارند. هرچه فکر می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که خودروسازان نمی‌توانند به اندازه 50درصد بهره‌وری خود را افزایش بدهند. توجه داشته باشید طی دوسال گذشته 40هزار میلیارد تومان خسارت به خودروسازان وارد شده، این در حالی است که کل‌فروش سال 96 آن‌ها 70هزارمیلیارد تومان بوده است. امسال با این شرایط بالای 30هزارمیلیاردتومان زیان خواهند داشت. نمی‌توان یک‌باره کل هزینه‌ها را نصف کرد. 70درصد خودرو که مواد اولیه است و اصولا نمی‌توانیم آن را کاهش دهیم. 30درصد باقیمانده را هم باید بررسی کنیم تا چه اندازه قابل‌کاهش است. پس اعدادی را که می‌بینیم با مشکل مواجه هستند. بازهم تاکید می‌کنم یا به سخنان خودروسازان باید شک کرد یا آنکه اعداد و ارقام روی سامانه کدال واقعی است و باید تکلیف مشخص شود. شاید در این میان کمی تردید وجود داشته باشد. زیرا یا این هزینه‌ها که خودروسازان دائما منتشر می‌کنند و مورد تایید سازمان‌های نظارتی است، نادرست است یا احتمالا محاسبات آقای شیوا مشکل دارد. پیشنهاد من این است که سران قوا هم از منظر مردم و هم از منظر خودروسازان به قضیه نگاه کنند و با منطق اقتصادی تصمیم بگیرند که چه باید کرد. اگر این کار انجام شود به یک تعادل خوب خواهیم رسید. این نقطه تعادل، یا حاشیه بازار است یا حاشیه سود یا بورس و... . اما مسلما این اعداد از داخل این تصمیم‌گیری بیرون نخواهد آمد.

 برخی کارشناسان معتقدند بحث فروش در حاشیه بازار باید در شرایط رقابتی پیاده‌سازی شود. زیرا برخی افراد خواهان خودروهای غیرایرانی حتی از نوع کارکرده که ساخت مشابه آن‌ها در کشور میسر نیست، هستند. در این خصوص چه نظری دارید؟
من موافق نیستم. درحال‌حاضر در شرایط بحران هستیم. تحریم‌هایی اتفاق افتاده است و منابع ارزی به سمت صفر شدن حرکت می‌کند و دشمنان بسیاری به لحاظ اقتصادی داریم. کسانی که بحث خودرو دست‌دوم را مطرح می‌کنند، به فکر مردم نیستند. این‌ها افرادی هستند که صادرات انجام داده‌اند و ارزشان بیرون مانده است. بانک‌مرکزی دستور داده این افراد باید وارد مکانیزم این بانک شوند. اما آن‌ها نمی‌خواهند وارد این سازوکار شوند اما می‌خواهند دستشان باز باشد تا کالاهایی را که قیمت مشخصی ندارند، وارد کنند و سود ببرند. از آن طرف، شاید به ظاهر و به‌صورت موقت قیمت‌ کاهش یابد اما در ادامه به‌دلیل کمبود عرضه و مشکلات دیگر اقتصادی، وضعیت اقتصادی دوباره افت می‌کند و تورم افزایشی خواهد بود. درخصوص بازاری صحبت می‌کنیم که صنعت آن ضررخورده است. زمانی یک شرکت با ضرر 10درصدی روبه‌رو شده اما در زمانی‌دیگر ضرر 90درصدی به آن شرکت وارد می‌شود. 40هزار میلیارد تومان معادل چند سال سود صنعت خودرو کشور در بهترین زمان خودروسازی است؟ ما هرگز سود یک‌هزار میلیارد تومانی نداشته‌ایم. درخصوص زیان رسمی صحبت می‌کنیم و نه خسارت و هزینه. یعنی برای جبران این زیان 40هزار میلیارد تومانی باید 40سال خودروسازی در بهترین حالت خود به فعالیت خود ادامه بدهد. سال گذشته خودروسازان به مرز ورشکستگی رسیدند اما با تجدید ارزیابی خودشان را نجات دادند. این به معنای افزایش ارزش افزوده نیست و خسارت سر جای خود قرار دارد. برای امثال من، مردم و منافع ملی اهمیت دارد. دولت می‌تواند 40هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده و به خودروسازان تزریق کند اما در این صورت تورم دوباره به مردم بازمی‌گردد. درباره مردم نگران هستیم. واردات خودرو دست‌دوم تنها به زمین خوردن خودروسازان منجر نمی‌شود، بلکه سونامی ورشکستگی ایجاد خواهد کرد. شبیه اتفاقی که در آمریکا رخ داد و ابتدا در یک بخش ورشکستگی ایجاد شد، اما ارتباط زنجیروار صنایع، آن‌ها را زمین زد. قطعه‌سازان ما در شش استان کشور قطب این صنعت هستند و در صورت ورشکستگی، زمین در مناطقی که این صنایع حضور دارند، ارزان می‌شود و در این صورت بانک‌ها هم ورشکست می‌شوند. چون این زمین‌ها وثیقه بانک‌ها هستند. ورشکستگی این صنایع ممکن است به قیمت نابودی کشور تمام شود.

 پس در این شرایط و با این اوصاف، قیمت‌گذاری به چه شکلی باید باشد؟
باید قیمتی تعیین شود که دو ویژگی داشته باشد؛ یکی این‌که حداقل هزینه‌های خودروساز را پوشش دهد. دوم در بحث بازار؛ قیمت‌گذاری باید به‌گونه‌ای باشد که سفته‌بازی از بین برود و خریدوفروش صرفه نداشته باشد. اگر پراید 90میلیون تومان شود، آیا مردم از خودروساز خرید می‌کنند؟ خیر. وقتی قیمت بالا برود، سفته‌بازی برای آن کالا از بین می‌رود و فقط مصرف‌کننده واقعی و فروشنده باقی می‌مانند. از آن‌جاکه مصرف‌کننده توان خرید با قیمت بالا را ندارد، درنتیجه بها کاهش پیدا می‌کند. 
اما اگر از ابتدا اجازه می‌دادند قیمت‌ها به‌صورت متعادل جلو می‌رفت، پراید درحال‌حاضر 65میلیون تومان بود. ما آن‌قدر به صنعت خودرو ضربه وارد کرده‌ایم که از یک خودرو 100درصد سود برای خریدار ایجاد می‌شود بنابراین مشخص است چنین بازاری هیجان دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =

آخرین اخبار